با رمزگذاری #تاریخ‌ادبیات میتونید خیلی راحت مطالب رو حفظ کنید !

ادامه مطلب 

 🚀🚀🚀🚀


خواجه عبدالله انصاری : کر را مزن (کنزالسالکین-رساله ی دل و جان-رسایل-الهی نامه-مناجات نامه-زادالعارفین-نصایح)


نظامی گنجوی : ملخ ها (مخزن الاسرار-لیلی و مجنون-خسرو و شیرین-هفت پیکر-اسکندرنامه


عباس خلیلی: آرا (انتقام-روزگار سیاه-انسان واسرار شب)


بزرگ علوی: میرزا سالاری از چمدان که حاوی نامه‌ها و ورق پاره‌های زندان بود همانند چشم‌هایش مراقبت می‌کرد


سیمین دانشور در جزیره ی سرگردانی با کتاب سووشون، آتش را خاموش می کرد


فرانتس فانون : سواد (سال پنجم الجزایر - واپسین دم استعمار - انقلاب آفریقا - دوزخیان روی زمین)


ویکتور هوگو: در تاریخ یک جنایت آن مرد گوژپشت بی نوا که در کلیسا می خندد، کارگر دریاست (تاریخ یک جنایت-مردی که می خندد-گوژپشت نتردام-بینوایان-کلیسای نتردام پاریس-کارگران دریا)


دکتر ندوشن روزها به آواها و ایماها و صفیر سیمرغ گوش می کرد و جام جهان بین را می نگریست


مهدی اخوان ثالث : یک روز زمستونی توی حیاط زندون، از اوستا ارغنون(مثلا اسم یه نفره!)درباره آخر شاهنامه می پرسیدم


محمدرضا شفیعی کدکنی: آدم باش(از زبان برگ-در کوچه باغ های نیشابور-مثل درخت در شب باران-بوی جوی مولیان-از بودن و سرودن-شبخوانی)


هوشنگ ابتهاج: هوشنگ ،شب، گیر داده بود که مشق های نغمه رو توی سراب بنویسه


پیر لوتی، کتابی را به سوی اصفهان برد تا خلیج فارس و خزر را ببیند


ویلیام شکسپیر : شاهم (شاه لیر-اتللو-هملت-مکبث)


سیاوش کسرایی : آخ آب (آرش-خانگی-از قرق تا خروسخوان-با دماوند خاموش)


عبید زاکانی: مار (موش و گربه-اخلاق الاشرف-رساله ی دلگشا)


چارلز دیکنز: دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگی داشت، به همین خاطر به دو شهر بزرگ سفر کرد


هراتی در آسمان سبز،از این ستاره تا آن ستاره پرید تا دری به خانه ی خورشید باز کند


محمدعلی جمال زاده: یکی بود یکی نبود،یه دارالمجانین بود که توش دیوونه های هفت کشور جمع بودن،همشون هم سروته یه کرباس بودن و فرق بین تلخ و شیرین رو نمی فهمیدن.یه روز نامه‌ای از راه آبی رسید که توش درمورد بچه های ریش دار بود.نامه از شورآباد بود.قصه ما به سر رسید‌.